آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
آنکه به راه راست می رود، کسی که از راه راست منحرف نمی شود، راست رونده، برای مِثال سعدیا راست روان گوی سعادت بردند / راستی کن که به منزل نرود کج رفتار (سعدی۲ - ۶۴۷)
محبوب و مطبوع، (ناظم الاطباء)، دوستدار، دوست، مهربان، مقابل دشمن روی: در حلق جان ز بس که فکندم طناب تن شد جان دوست روی چو تن نیز دشمنم، سیدحسن غزنوی، ، آن که رویی چون روی دوست دارد به مهربانی و لطف: دلبر سست مهر سخت جفا صاحب دوست روی دشمن خوی، سعدی، ، شادمان ومسرور، (ناظم الاطباء)، - دوست روی شدن، شادمان و مسرور شدن، خوشبخت گردیدن: هر که با اهل خود وفا نکند نشود دوست روی و دولتمند، سعدی (گلستان)، کس به تکلف نشود دوست روی تا به طبیعت نشود دوست خوی، امیرخسرو (از آنندراج)
محبوب و مطبوع، (ناظم الاطباء)، دوستدار، دوست، مهربان، مقابل دشمن روی: در حلق جان ز بس که فکندم طناب تن شد جان دوست روی چو تن نیز دشمنم، سیدحسن غزنوی، ، آن که رویی چون روی دوست دارد به مهربانی و لطف: دلبر سست مهر سخت جفا صاحب دوست روی دشمن خوی، سعدی، ، شادمان ومسرور، (ناظم الاطباء)، - دوست روی شدن، شادمان و مسرور شدن، خوشبخت گردیدن: هر که با اهل خود وفا نکند نشود دوست روی و دولتمند، سعدی (گلستان)، کس به تکلف نشود دوست روی تا به طبیعت نشود دوست خوی، امیرخسرو (از آنندراج)
کسی که راه و روش راست و درست دارد. راست روشن. که بر روشی مستقیم است. مقابل کج روش، آنکه بطور مستقیم و راست حرکت کند، جواد ذومصدق، اسب راست تک و راست روش. (منتهی الارب)
کسی که راه و روش راست و درست دارد. راست روشن. که بر روشی مستقیم است. مقابل کج روش، آنکه بطور مستقیم و راست حرکت کند، جواد ذومصدق، اسب راست تک و راست روش. (منتهی الارب)
قسمت انتهایی روده بزرگ که به مخرج ختم میشود این قسمت در دنباله قولون سینس شکل است و از محلی که به بند قولون ختم میشود. شروع روده مستقیم است و در حقیقت از ارتفاع سومین مهره خارجی تا مقعد ادامه دارد روده مستقیم رکتوم
قسمت انتهایی روده بزرگ که به مخرج ختم میشود این قسمت در دنباله قولون سینس شکل است و از محلی که به بند قولون ختم میشود. شروع روده مستقیم است و در حقیقت از ارتفاع سومین مهره خارجی تا مقعد ادامه دارد روده مستقیم رکتوم